علی زرافشان با اشاره به چالشهای مشترک آموزش و پرورش در تمام دنیا، در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: یکی از آنها شکاف بین یادگیری، ارزشیابی و حفظ کیفیت است که هر کشوری برای مقابله با آن راهکاری در نظر گرفته است.
وی با اشاره به راهکار آموزش و پرورش آمریکا در این رابطه، اظهار کرد: در دو دهه گذشته، معلمان این کشور، به دلیل توجه صرف آموزش و پرورش به مواد ارزشیابی که باعث میشود آنها از مطالب مورد نیاز دانشآموزان غافل بمانند، از استاندارد کردن ارزشیابی شکایت کردند.
او ادامه داد: طبق سند تحول بنیادین ضرورت دارد که از فضای آکادمیک مدارس دور شویم و به ارزیابی اهداف تربیتی بپردازیم. اما این سوال مطرح میشود که وقتی اولیا و ارزیابیهای آموزش و پرورش و وزارت علوم میگویند جنبه آکادمیک مهم است، چگونه میشود این شکاف را پر کرد. این موضوع یکی از بزرگترین مشکلات چالشهای ما است.
معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش اضافه کرد: یکی از تجربیات خوب آموزش و پرورش ایران، ارزشیابی کیفی-توصیفی است. این رویه باعث شد فشار نمره و مقایسههای خیلی نزدیک از روی دوش دانشآموزان برداشته شود و توانایی آنها در یک دامنه مورد ارزیابی قرار بگیرد.
وی با اشاره به اینکه سال گذشته اولین دانشآموزان ارزشیابی توصیفی وارد اول متوسطه شدند، بیان کرد: بنابر گزارش مدیران مدرسه، این دانشآموزن از یک نشاط خاصی برخوردار بودند. مطالعهای هم که بین دو گروه دانشآموزان با ارزشیابی توصیفی و ارزشیابی کمی انجام شد، نشان میدهد که هر دو گروه عملکرد علمی مشابهی دارند اما بچههایی که در ارزشیابی توصیفی درس خواندند از لحاظ رشد اجتماعی، رشد شخصیت و لذت از یادگیری نسبت به گروه دیگر وضعیت بهتری دارند.
او در پاسخ به این سوال که آیا این شیوه ارزشیابی وارد دوره متوسطه میشود یا نه نیز گفت: باید بررسیهای لازم در این باره انجام شود و هنوز نمیشود راجع به این موضوع اظهار نظر کرد. اما ما طبق برنامهای که در سند تحول بنیادین وجود دارد در ادامه ارزشیابی توصیفی، آییننامه ارزشیابی شایستگی محوری تدوین کردهایم.
زرافشان گفت: شایستگیهایی که در این آییننامه آورده شده، اعم از علمی، آکادمیک و فردی است و میخواهیم تا پایان پایه نهم اجرایی شود. در این آییننامه، ویژگیهای علمی فرد با شایستگیهای کیفی او تلفیق میشود.
معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش همچنین اشاره کرد که برنامه درسی، مواد آموزشی و ارزشیابی ما متمرکز است و به همین دلیل دست مدرسه برای تغییر دربرابر نیازهای معلم و دانشآموز بسته است. این در حالی است که ما باید برخلاف کشورهایی هم که به طورکل غیرمتمرکز هستند بین این طیف حرکت کنیم.
نظر شما